معرفت شناسی دینی از دیدگاه قاضی عضدالدین ایجی و علامه حلی

thesis
abstract

در عصر حاضر، رویکرد معرفت شناختی به معارف دینی، معرفت شناسی دینی را رقم می زند. متکلمان مسلمان سده های میانه، پیش از ورود در معارف اصلی علم کلام مانند خداشناسی و نبوت و معاد، با پرسش هایی معرفت شناختی در باب چیستی علم، امکان معرفت، شکاکیت و... مواجه شدند، درحالی که در آن زمان، دانشی مستقل به نام معرفت شناسی (به منزله محمل آن مباحث) مطرح نبود. در نتیجه آن ها مجموعه ای از مباحث را ذیل عنوان عام « نظر» در ابتدای کتاب های خویش آوردند که از حیث انسجام و دقت های تحسین برانگیز، جالب توجه است؛ به ویژه این که علاوه بر مباحث عام معرفت شناسی، بحث های خاص معرفت شناسی دینی را سامان داده و پشتوانه های معرفت شناختی معارف دینی را – به قدر وسع خویش- تامین کردند. بر مبنای فوق، ما به کنکاش در کتاب های کلامی پرداختیم و از باب نمونه، سراغ قاضی عضدالدین ایجی و علامه حلی رفتیم تا مجموعه مباحث معرفت شناسی آن ها را توصیف و تحلیل کنیم و نشان دهیم که این متکلم اشعری و شیعی و متکلمانی که آراء آن ها در آثار این دو بیان و نقد شده، دقیقا توجه خود را معطوف به چه موضوعاتی در معرفت شناسی کرده اند و محتوای سیر منسجم آن ها در معرفت شناسی دینی چیست؟ بی شک، این توصیف و تحلیل، آغاز راه در سامان دادن به تحقیقاتی از این دست خواهد بود که در پیمودن آن گزیری نبود؛ چراکه پیش از ورود به مقایسه معرفت شناسی (دینی) متکلمان مسلمان و متفکران معاصر مغرب زمین، استخراج و تبیین مطالب غنی اما مغفول مسلمانان و نشان دادن استحکام و انسجام آن ها به صورت تفصیلی و موردی ضرورت دارد. در واقع محصول این پایان نامه، می تواند شاهد گرفتن مباحث این دو متکلم برای اثبات قوت و امکان دیالوگ با معرفت شناسی معاصر با تکیه بر غنای علمی پیشینیان ما تلقی شود. قاضی ایجی و علامه حلی، هر کدام با رویکرد کلامی خویش و طبق ساختاری کم و بیش مشابه، ابتدا به مباحث معرفت شناسی عام نظیر چیستی علم و معرفت، اقسام علم، علوم ضروری، راه حصول علم (نظر)، شکاکیت، امکان معرفت و... پرداخته و سپس وارد مباحث خاص معرفت شناسی دینی از جمله امکان معرفت خداوند و ضرورت و وجوب معرفت خداوند، اولین واجب و... شده اند. آن چه نظام و انسجام سیر مباحث ایشان را حفظ کرده، همان رویکرد معرفت شناختی به معارف دینی است که شامل چهار محور اصلی زیر است و هر محور به منزله گام هایی است که ترتیبی منطقی دارند: 1. حصول علم و معرفت برای انسان امکان دارد. 2. علم و معرفت نسبت به متعلقات ایمان دینی (مبدأ و معاد) امکان دارد. 3. راه عام کسب علم و معرفت خداوند، «نظر» (تفکر و استدلال) است و نظر، علم را افاده می کند. 4. نظر کردن در معرفت خداوند متعال واجب و ضروری است (عقلا یا شرعا). سعی ما بر نشان دادن این محورها بوده اما تنظیم فصل ها و مباحث را تقریبا طبق همان ساختار متکلمان مورد نظر قرار دادیم تا گزارش توصیفی و تحلیلی خود را با واقعیت بکر و دقیق موجود در کتاب های کلامی وفق دهیم. در قسمت نتیجه، جمع بندی مباحث را در قالب محورهای مزبور نشان دادیم.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

ممعرفت‌شناسی دینی؛ مقایسه دیدگاه‌های قاضی عضدالدین ایجی و علامه حلی

معرفت‌شناسی دینی درواقع محصول رویکرد معرفت‌شناختی به معارف دینی است. در سنت اسلامی، دغدغه طرح منسجم مباحث معرفت‌شناسی دینی در میان متکلمان بیش از فیلسوفان مسلمان به چشم می‌خورد. علامه حلی و قاضی عضدالدین ایجی دو متکلم برجسته مسلمان‌اند که به مسائل مهمی در حوزه معرفت شناسی (به‌طور عام) و نیز معرفت‌شناسی دینی (به‌طور خاص) از جمله تعریف علم، اقسام علم، امکان دستیابی به علم، تعریف نظر، وجوب نظر و.....

full text

تبیین حدوث عالم از دیدگاه علامه حلی

دیدگاه حدوث زمانی منسوب به متکلمان با چالش‌های جدی فلاسفه مواجه شده و نظریه حدوث ذاتی در اندیشه‌های فلسفی قوام ویژه‌ای یافته است. با رجوع به کتب متعدد علامه حلی ـ به‌عنوان یک متکلم محقق شیعی و آگاه به مبانی فلسفی ‌ـ معلوم می‌شود که وی دیدگاه حدوث ذاتی مصحِّح با ازلیت غیری عالم را مردود دانسته است. از سویی دیگر، وی مدخلیت شاخصه «زمان» در معنای حدوث را نفی کرده و همانند فلاسفه، دیدگاه حدوث زمانی و ...

full text

معرفت شناسی دینی علامه طباطبایی

دین اسلام، برنامه ای کامل و جامع است که پاسخگوی تمام نیازهای بشر بوده و خدای متعال، به منظور هدایت انسان در رسیدن به کمال، توسط پیامبر خویش، آن را ابلاغ نموده است. از آنجایی که خدای متعال، در بسیاری از آیات کتاب وحی، اشارت صریح به مطلوب نداشته و کشف آن را به فهم بشر موکول نموده است، یکی از مباحثی که از گذشته توجه اندیشمندان دینی را به خود معطوف داشته و امروزه شدت بیشتری به خود گرفته، نحوه فهم و...

15 صفحه اول

مسئله تجرد نفس از دیدگاه سید مرتضی و علامه حلی

تجرد نفس از مباحث مهم در فلسفه و کلام اسلامی است. سید مرتضی و علامه حلی، دو متکلم برجسته شیعه، درباره ماهیت نفس دیدگاه متفاوتی دارند. سید مرتضی تجرد نفس را انکار کرده و قول به جوهر بسیط بودن نفس را باطل خوانده است. مهم‌ترین دلیل او پیوستگی و وابستگی اعمال فکری و عقلی به امور بدنی است. ا...

full text

مبناشناسی معرفت دینی علامه طباطبایی

معرفت دینی شامل یافته‌هایی است که با فهم روشمند و پژوهش در منابع دینی حاصل ‌می‌شود. این نوع معرفت مسبوق به مبانی‌ای است که بر پایة آنها سیر علمی در فهم دین آغاز و تا حصول نتیجه دنبال ‌می‌شود. علامۀ فقید طباطبایی براساس مبانی خاصی برای فهم صحیح و ضابطه‌مند دین، تلاش خویش را در این زمینه متمرکز می‌کند و برای ورود به عرصۀ فهم دین، پیش‌فرض‌هایی را مطرح ‌می‌کند که  فهم معارف دینی با گذر از آنها ممکن...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023